ما می توانیم

شاید فراموش کرده بودیم که اگر علم در ثریا هم باشد ایرانی به آن دست خواهد یافت.
اما در سال 89 که به همت و کار مضاعف لقب گرفته ما دوباره شروعی با نشاط خواهیم داشت.
هرکس به اندازه همت خود برای آبادانی ایران تلاش خواهد کرد.

۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

جنبه

جنبه معلم و دبیر و استاد بودن
همه مون دیدیم استاد-معلمایی رو که سر کلاس درس شروع می کنند به صحبت کردن در مورد مسایل مختلف. البته بیشترش سیاسیه و بیشترشون هم میگن ما سیاسی صحیت نمیکنیم و لی خودشونن .
به نظر من باید اینجوری باشه یعنی در کنار تحصیل علم باید زندگی کردن و ادب و احترام و اینجور معانی رو یاد بگیریم. وخیلی از این مدرس های علوم مختلف در زمینه ارائه تجربیات خودشون خیلی حرف می زنند.
حالا حرف من سر این که چرا خیلی وقت ها توی این کار زیاده روی میشه. وقت تدریس کم داره باید فشرده درس بده و سریع تمرین حل کنه و ما هیچی نفهمیم از اونطرف همه اش نصیحت کنه و در مورد مسائل سیاسی اون هم انتقادهای خودش رو بگه.
اصلاً هدف من از نوشتن این مطلب هم همینه یعنی معلم ها و اساتید ما به یه تریبونی دست پیدا کردند که هرکس (فکر میکنم حتی خود من) اگه بهش دست پیدا کنه دوست داره برای یه عده حرف بزنه. آخه سخنرانی خیلی شیرینه. این عمل کردن هست ک سخته.
آدم بیشتر از اونجاییش خسته میشه که هی انتقاد می کنند. اصلاً یه زره کلاه خودشون رو قاضی نمی کنند که اگه خودشون در اون مقام  ومنسب بودن چه جوری عمل می کردند.
یا اگه فلان انتقادی که داره میکنه بخواد اجرا بشه از کنارش هزارتا مشکل دیگه پیدا میشه. مصداق ضرب المثل: میخواست ابرو رو درست کنه زد چشش رو کور کرد
تا حالا کم کسایی رو دیدم که جنبه این تریبون رو داشته باشه و از اون برای عرض انتقادات و ارائه نظرات و سلایق خودش استفاده نکنه.
حالا توی هر زمنیه ای هم که فکرش رو بکنید حرف می زنند.
چند روز پیش یکی از همین اساتید بی جنبه داشت در مورد مسائل مذهبی صحبت می کرد که به این نتیجه رسید که :" به نطر من عدالت واقعی این است که در همین دنیا طرف هر ظلمی که میکنه تقاصش رو پس بده. حالا اون دنیا سر جاش که خدا پدرش رو در میاره".
یکی نبود به این پدر آمرزیده بگه اصلاً فلسه آخرت عدالت خداوندیه. شما اومدی عدل خدا رو زیر سوال می بری؟
بماند که همه بچه دانشجو ها من جمله خودم وقتی استاید دارند صحبت می کنند  فقط گوش می دیم. شاید همه می دونیم که همشون حرف می زنند و عمل نمی کنند. اراجیف به هم می بافند.
توی این کلاس استاده یه حرفی می زنه توی کلاس بعدی استاده همون رو نقض می کنه.
خداکنه اگه ما استاد-معلم شدیم، با جنبه باشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر