جنبه

جنبه معلم و دبیر و استاد بودن
همه مون دیدیم استاد-معلمایی رو که سر کلاس درس شروع می کنند به صحبت کردن در مورد مسایل مختلف. البته بیشترش سیاسیه و بیشترشون هم میگن ما سیاسی صحیت نمیکنیم و لی خودشونن .
به نظر من باید اینجوری باشه یعنی در کنار تحصیل علم باید زندگی کردن و ادب و احترام و اینجور معانی رو یاد بگیریم. وخیلی از این مدرس های علوم مختلف در زمینه ارائه تجربیات خودشون خیلی حرف می زنند.
حالا حرف من سر این که چرا خیلی وقت ها توی این کار زیاده روی میشه. وقت تدریس کم داره باید فشرده درس بده و سریع تمرین حل کنه و ما هیچی نفهمیم از اونطرف همه اش نصیحت کنه و در مورد مسائل سیاسی اون هم انتقادهای خودش رو بگه.
اصلاً هدف من از نوشتن این مطلب هم همینه یعنی معلم ها و اساتید ما به یه تریبونی دست پیدا کردند که هرکس (فکر میکنم حتی خود من) اگه بهش دست پیدا کنه دوست داره برای یه عده حرف بزنه. آخه سخنرانی خیلی شیرینه. این عمل کردن هست ک سخته.
آدم بیشتر از اونجاییش خسته میشه که هی انتقاد می کنند. اصلاً یه زره کلاه خودشون رو قاضی نمی کنند که اگه خودشون در اون مقام  ومنسب بودن چه جوری عمل می کردند.
یا اگه فلان انتقادی که داره میکنه بخواد اجرا بشه از کنارش هزارتا مشکل دیگه پیدا میشه. مصداق ضرب المثل: میخواست ابرو رو درست کنه زد چشش رو کور کرد
تا حالا کم کسایی رو دیدم که جنبه این تریبون رو داشته باشه و از اون برای عرض انتقادات و ارائه نظرات و سلایق خودش استفاده نکنه.
حالا توی هر زمنیه ای هم که فکرش رو بکنید حرف می زنند.
چند روز پیش یکی از همین اساتید بی جنبه داشت در مورد مسائل مذهبی صحبت می کرد که به این نتیجه رسید که :" به نطر من عدالت واقعی این است که در همین دنیا طرف هر ظلمی که میکنه تقاصش رو پس بده. حالا اون دنیا سر جاش که خدا پدرش رو در میاره".
یکی نبود به این پدر آمرزیده بگه اصلاً فلسه آخرت عدالت خداوندیه. شما اومدی عدل خدا رو زیر سوال می بری؟
بماند که همه بچه دانشجو ها من جمله خودم وقتی استاید دارند صحبت می کنند  فقط گوش می دیم. شاید همه می دونیم که همشون حرف می زنند و عمل نمی کنند. اراجیف به هم می بافند.
توی این کلاس استاده یه حرفی می زنه توی کلاس بعدی استاده همون رو نقض می کنه.
خداکنه اگه ما استاد-معلم شدیم، با جنبه باشیم.

محمود احمدی نژاد از زمان به قدرت رسیدنش کارهای مختلفی انجام داده و ثابت کرده با روسای جمهور دیگر کمی تفاوت دارد ؛ به عبارتی یکی از مهمترین کارهایی که کرد این بود که نقش رییس جمهور و مرتبه سیاسی اش را از حد تدارکات چی بعضی احزاب سیاسی بالاتر برد و آن را به شخص دوم مملکت تبدیل کرد. چیزی که طبق قانون اساسی باید باشد ولی تا زمان او نبود و افراد یا مقامات مختلفی ترجیح می دانند خودشان را نفر دوم بدانند ، بخوانند و توقع داشته باشند همه همین گونه نگاه کنند. اما حالا احمدی نژاد به نماینده و رییس دولت جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده ، همچنانکه آقای خامنه ای عنوان رهبری نظام جمهوری اسلامی را دارند. اما یک کار جالب احمدی نژاد را در این عکس می بینید. این آقایی که اینجا ایستاده آجودان اوست. سمتی که ظاهرا جزو تشریفات رسمی ریاست جمهوری است و کسی که آن سمت را دارد یک نظامی با درجه بالاست اما تا بحال ندیده بودیم رعایت شود. ( اگر کسی نظر مخالفی یا توضیحات بیشتر ی دارد می تواند بازگو کند)

بهرحال تقریبا در طول این چندسال بی سابقه بوده که رییس جمهور ایران آجودانش را با خود به خارج از کشور ببرد. چنانچه در عکس می بینید تنها کسی که روی فرش قرمز کاخ بعبدای ریاست جمهوری لبنان پشت سر احمدی نژاد حرکت می کند اوست. کما اینکه رییس جمهور لبنان هم مشابه او را پشت سرش دارد.

و این هم از رسمی و جدی بودن این سفر حکایت می کند و هم نشان می دهد جمهوری اسلامی و احمدی نژاد قواعد را بلد هستند وبه موقع می دانند چطور از آنها استفاده کنند. شاید تعابیر دیگری هم داشته باشد که من بی خبرم . اما بهرحال گاهی رسمی بودن و قواعد را رعایت کردن به نوعی احترام دیگران را برمی انگیزد و باعث می شود روی شما جور دیگری حساب کنند . اما اگر دقت کرده باشید وقتی احمدی نژاد در ضاحیه رفت همان حالت مردمی خودش را داشت و خبری از آجودان نبود. پس معلوم می شود اینجا پای هیبت و احترام و نقش جمهوری اسلامی در میان است و همین باید در ذهن افرادی که این عکس ها و فیلم ها را می بینند تداعی شود . بهرحال من شخصا خوشحالم یک شاه سلطان حسین دیگر رییس دولت کشورم نیست که برای خودش ایب لینکلن را شهید ! تلقی کند و اگر انگلیسی ها جلوی مشاور عالی امنیت ملی اش پا دراز کردند بروی خودش نیاورد ، بازهم مجیزشان را بگوید و خنده های نفرت انگیز کند.

چند روز پیش یک خواننده در سایت هاآرتز یک کامنت گذاشته بود که حقیقتی را بازگو می کرد ، او نوشته بود : " مشکل خاورمیانه با عوض کردن روسای جمهوری ایران و امریکا حل می شود. اوباما برود ایران این کشور یک شبه تمام احترام و هیمنه اش را از دست می دهد و احمدی نژاد رییس جمهور امریکا شود یک شبه همه از امریکا حساب می برند و ترس از آن دوباره در دل ها می افتد."

درستی و قضاوت روی این حرف با شما.

و پایان کلام : این هم یک عکس دیگر از رییس جمهور و آجودان!

دکتر احمدی نژاد - ahmadinejhad

منبع: http://freshteh661.blogspot.com

مردم بالاشهر، مردم آمریکا

یه بار یه جایی شنیدم که مردم آمریکا اکثرشون خوی وحشی گری و تجاوز و وطن پرستی و چندتا از اینجور صفت ها رو دارند. دلیلش هم اینه که اساساً اولین افرادی که به قاره آمریکا سفر کردند، برای به دست آوردن مال و ثروت رفتند. اولاً خودشان ثروتمند بودند و ثانیاً آنها سرخپوست ها و بومیان آنجا را به بدترین اشکال نیست و نابود و منزوی کردند و خودشان را بر آنها تحمیل کردند. در اینکه تفکر سیاستمداران و سردمداران آمریکا تفکری تجاوزگرایانه و خوی برتری نسبت به دیگر مردم جهان است شکی نیست . از شواهد و قرائن امر که همه می بینیم و میدانیم مشخص است. حمله به کشورهای زیادی در جهان در گذشته و اکنون. اما نمیدانم چقدر یا چند درصد از مردم (نه دولت) آمریکا اینچنین اند.
داشتم کتابی در مورد حضرت عبدالعظیم حسنی می خواندم. (بنده خدا خیلی توی علمای درجه اول شیعه ناشناخته مونده به خاطر همین تصمیم گرفتم بیشتر بشناسمش) توی کتاب علاوه بر حضرت عبدالعظیم از بزرگان دیگری چون شیخ کلینی(که خود اوصافی دارد) نام برده بود و نوشته بود که اینان در ری مورد توجه مردم قرار گرفتند و مردم آن زمان بسیار شیفته آنان شده بودند و به خدمت این بزرگان بسیار می رسیده اند. توی ذهنم این فکر جرقه خورد که مردم بالای شهر تهران با مردم پایین شهر به خصوص مناطقی چون جوانمرد و ری چقدر تفاوت فکر دارند. خوب این هم مشخصه. اما من اینجوری فکر می کنم که وقتی کسی یا عده ای جاه طلب شدند، خون خودشون رو از بقیه رنگین تر دیدند و بالاخره دلبسته این دنیا شدند چقدر در جهان بینی و تفکراتش تأثیر داره. نه در خودشون بلکه در نسل در نسلشون.
البته باز منکر خیلی از بچه های بامرام کار درست بالاشهر و بالعکس مردمون قلیل بی مروت پایین شهر نمیشم ولی خوب اکثریت چیز دیگه ای رو میگه.
واقعاً جاه طلبی و دنیاپرستی انسان را دگرگون می کند.

مختارنامه

مختار نامه داشت از سرگذشت مختار، یزیدیاان و کوفیان نشان می داد. یک لحظه برگشتم به زمان خودمان و حوادث و رویدادها  و اوضاع احوال حال جامعه. چون به گفته حضرت علی(ع) باید از تاریخ عبرت گرفت و حضرت خودشان هم فرمودند که چنان تاریخ را مطالعه کردم که گویی یکی از آنانم و با آنها زندگی کرده ام(یا به همین مضمون). خودم رو دو طرف گذاشتم. یزیدی و امام حسینی. پیرو رهبر و امام جامعه بودن و مخالف نظام و...

توی حوادث آن زمان از قرآن و فرمایشات پیمابر بالای منبر به نفع حکومت طاغوتی گفته می شد. این طرف مسلم و میثم تمار و ... که مسائل رو تحلیل می کردند و می فهمیدند از به حق بودن حسین می گفتند. چه جوری میشد توی اون اوضاع که اصلاً حسینی رو ندیدی و ازش نمیدونی مرید و پیروش بشی؟ خداوکیلی خیلی سخت بوده. حالا تا اینجاش هم هیچ. امام رو توی کربلا کشتند و خانوادش رو به بدترین شکل ممکن به اسارت بردند و توهین و... باز هم خیلی سخت بود که موضوع چیه. چون می گفتند حسین خروج کرده بر علیه حکومت اسلامی و دارد بین مسلمین تفرقه درست میکنه. (همین که الآن داریم می گیم ما) اما باید این رو می فهمیدند که چه کسی دارد بدون قید و بند زنان و کودکان را حتی بی رحمانه شکنجه کردند. هرکس حرفی زد زندان و شکنجه و اعدام عاقبتش بود(مسلم و میثم تمار و مختار و...) آن هم نه حرفی بر علیه دین فقط انتقادی بدون پاسخ نبست به منبرهای بنی امیه. چه کسی دارد وعده و وعید ملک و فرمانداری و پست و مقام های دیگر را می دهد.

یه کهریزکی وجود داشت که هیچ کس ازش خبر نداشت(حتی رئیس پلیش تهران چند شب بعد از خبر رسانه ها گفت نامه ای از دفتر رهبری آمد و با تعجب این مورد را به ما ابلاغ کردند و ما سریعا موضوع را پیگیری کردیم). سید علی ما دستور داد زندان را ببندند و گروهی را برای پیگیری موضوغ مأمور می کند و بعد هم چند قاضی و افسر تنبیه می شوند و اشتباهشان نه تنها تمجید نمی شود که پیگیری میشود چرا انجام شده و اگر اشتباه بوده تنبیه شوند.

و بسیار تفاوت ها که مرا به راهی که دارم ادامه می دهم مطمئن تر می کند.

تفاوت پرزیدنت و رئیس جمهور

داشتم تصاویر سفر اوباما به هند رو میدیم
یاد سفر احمدی نژاد به لبنان افتادم

فرزند شيطان بزرگ

للحق

تقدیم به شیطانی که گوی سبقت از ابلیس ربود … موجودی که حقیر تر از آنست که قرآن آسمانی ما را تحقیر کند…

Leader

گر تو را نوح است کشتیبان 

ز طوفان غم مخور

حضرت امام خامنه ای(مدطله العالی)

یه سوال

طرح یک سوال:

-------------------------------------------------------------------------

اینا که میگن دولتهای پیشین به کشور خیانت کردند ...مگه کشور ولی فقیه نداره؟ چطور ولی فقیه این حجم عظیم خیانت به کشور را ندیده گرفته؟

جواب های احتمالی که میشه به این سوال داد و به ذهن من رسید ایناس:

1.ولی فقیه مصلحت دانست که به مملکت خیانت شود

2. ولی فقیه صلاحیت لازم را ندارد

3. ولی فقیه صرفا یک نقش تشریفاتی است

4. بابا اینا همش بازیه که شما را سرگرم کنیم

5.این مساله خیانت برای اینه که ناکارامدیهای دولت فعلی را بندازیم گردن دولتهای قبل

-------------------------------------------------------------------------

سوالی که ممکنه خیلی ها توی ذهنشون باشه از جمله یکی از رفقای ما که البته از قدیم گفتن کسی که خواب هست رو میشه بیدار کرد اما کسی که خودش رو به خواب زده نمیشه.

مملکت ما جمهوری هست البته از نوع اسلامی اش. یعنی این نیست که سوئیس باشه و حتی همجنس بازی رو به رفراندوم بزارن و همه قبول کنند.

جمهوریت ما همراه با قوانین دینی ما است. یعنی این که یه خط قرمزی داره که اون دین ما است. این یه موضوع.

حالا شما به من بگید مگر این مردم نبودند که بعد از دعا و ثنایشان درود بر بنی صدر می فرستاند. اما چه شد؟ همین مردم بنی صدر را لعن و نفرین کردند و به روز سیاهش کشیدند. امام خمینی مگر زبانم لال برگ چقندر بود که ساکت ماند و اعتراض نکرد و البته بعد از مدت ها گفت من از اول هم با این مرد موافق نبودم.

چه شده بود؟

مشخص است. حتی انسانهایی کشته شدند اما ولی فقیه اجازه داد تا مردم خودشان به این موضوع پی ببرند و خودشان تصمیم برای مملکتشان بگیرند.

مگر آخای خاتمی کثیف، 22 ملیون رای مردم را با شعار دروغ آزادی و مردم سالاری به دست نیاورد؟ حال ولی فقیه بر خلاف نیت و حرف مردم حرف بزند و بگوید نه این انتخاب شما اشتباه است و این شخص آن کسی که شما می خواهید نیست؟

خدا وکیلی بهتون بر نمیخوره؟ خودم رو میگ. اکه کسی این جوری یکهوی بگه این جنسی که خری تو کتت رفته و قلابیه یه زره هم باشه ناراحت میشم.

پس شعور و فهم مردم و پی بردن خود ملت به مسائل ایچنینی برای ولی و رهبر جامعه اسلامی خیلی مهم هست. امام خامنه ای (مدظله العالی) نقش راهنما و هادی رو دراه.

مخلص همه،  عاشق امام خامنه ای

نیایش

أُوصِيكَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوكَ فَلَا تَخُنْ وَ إِنْ كُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَع

به تو خیانت مي‌‌کنند، تو مکن

تو را تکذیب مي‌‌كنند، آرام باش

تو را مي‌ستایند، فریب مخور

تو را نکوهش مي‌‌کنند، شکوه مکن

مردم شهر از تو بد مي‌گویند، اندوه‌گین مشو

همه‌‌ي مردم تو را نیک مي‌‌خوانند، مسرور مباش

آن‌گاه؛ تو از ما خواهي بود!

امام محمدباقر عليه‌السلام

ابتکار یک روستایی

هی بگید این روستایی های کند ذهن اند:

چه کسی سرش را می کند زیر برف؟

چه کسی سرش را می کند زیر برف؟

* داشتم این پست سعی رو میخوندم و فکر میکردم که چقدر بارها هر کدوم از ما توی این موقعیت قرار گرفتیم. که متهم شدیم به بی مطالعگی یا چمیدونم ندیدن و نشنیدن و مثل این سر توی برف بودن. سعی دلیل خوبی آورده:

این هم یک مکانیزم دفاعی است. دفاع از حقانیت خود آن هم به سهل الوصول ترین شکل ممکن. کمتر دیده ام کسی از این مخالفان تلاش کند بفهمد چه چیز باعث این تفاوت نگاه ها شده.

* واقعیتش اینه که تو دنیای امروز برای اینکه تبدیل به هر کسی بشیم (اعم از تندرو، معتدل، جنگ طلب، لیبرال و…) سورس برای مطالعه هست. منظورم از سورس یه چیز کلیه، از آدمهائی که ممکنه سر راه ما قرار بگیرن تا کتاب و خبر و سایت و هرچیزی که ممکنه روی عقاید کسی تاثیر گذار باشه هست. بستگی به اینکه شما چه چیزی رو انتخاب می کنی، یا به چه چیزی علاقه مند هستی میتونی عقیده ات رو تقویت کنی. بیشتر ماها چیزی رو قبول داریم و بعد دنبال سورسهایی هستیم که موافق باور ما هستن و هی بازنشرش می کنیم که بگیم ما درست میگیم. این بیشتر یه واکنش دفاعی هست. به ندرت پیش میاد که مخصوصا سر کل کل ها رفتار منصفانه ای داشته باشیم. این میشه که به استدلالهایی از جنس این رو میاریم.
* حالا نظر عموم افراد رو میشه تغییر داد؟ آره به نظر من میشه. این دقیقا کاریه که رسانه ها متناسب با سیاست های جریان مالی ای که ساپورتشون میکنه، انجام میدن(۱) ولی در مورد آدمها به سختی انجام پذیره. مگه اینکه شما ناخودآگاه فردی رو در مسیری قرار بدین که میخواین. کتابهایی که میخونه، چیزهایی که میبینه یا میشنوه رو تغییر بدید. من بارها دیدم کسانی که عقدید سفت و سختی داشتن، به مرور زمان دچار شل کن سفت کن شدن. حالا اصلا موضوع بحث من این نیست. بیشتر میخوام بگم استدلالهایی که تو این پست نقد شدن، بیشتر از اونکه باعث بشن مثلا فردی به فکر فرو بره، باعث گارد گرفتن طرف در برابر ما میشن. برای همین اگه کسی فکر میکنه عقیده ای غلطه، راهش زیر سوال بردن عقیده یا فرد معتقد نیست (حالا با هر ادبیاتی)
* (۱) مثال خیلی ساده اش توئیتر بود در جریان حادثه کشتی ها صلح. منظورم زمانی بود که اسرائیل به کاروان صلح فلوتیلا حمله کرد و تعدادی رو کشت و مجروح کرد. همون روز تگ flotilla توی توئیتر در صدر تگ ها بود و به این ترتیب اخبارش دیده میشدن. اما توئیتر از عمد از قرار گرفتن این تگ در صدر تگ ها جلوگیری کرد. دقیقا به مدت یکروز اینکارو کرد تا اینکه اسرائیلی ها پروپاگانداشون رو آماده کنن و قضیه رو طور دیگه ای جلوه بدن. به اینصورت که گارد مسلح اسرائیل اونم در آبهای بین المللی! توسط اون چند نفر مورد حمله قرار گرفته و خواهشا ماها از واکنش دفاعی! اسرائیل گله مند نباشیم. جالب اینجاست که وقتی تیم جنگ اینترنتی اسرائیل (ملقب به Hasbara) از خواب بیدار شدن، و پروپاگاندای ثابت اسرائیلیها شروع شد، این تگ مجددا اومد بالای تگهای توئیتر!) هرچند توئیتر بعدا در گاردین اعلام کرد که کارش اصلا عمدی نبوده، و بعلت نقص فنی! یکی از تگها در صدر قرار نگرفت! خدا میدونه چه نقص فنی ای بود که دقیقا همون روز، تو اوج داغ شدن اخبار به نفع اسرائیل فعال شد! توئیتر قبلا هم رفتارهای غیرشفاف زیادی از خودش نشون داده.
* حالا بگذریم. در این مورد مثالهای زیادی میشه آورد اما من میخوام بگم که فرض کنید کسی در مورد نزاع اسرائیل و فلسطین چیزی ندونه. حالا اگه به طور مثال روز اول اخبار رو میدید، مطمئنا نظرش نسبت به روز دوم تفاوت میکرد. چون اخبار دستکاری نشده بودن. منابع دیگه ای رو میدید. و اصلا جهت گیریش نسبت به خبرها فرق میکرد. بازم اگه اصلا طرف از قبل درباره تیم Hasbara اسرائیلی چیزی میدونست میفهمید که اینها سیستماتیکلی در تمام شبکه ها میگردن که اخبار رو به نفع اسرائیل تغییر بدن، بنابراین دنبال منابع مستقل یا نسبتا بیطرف میگشت.
* به هر حال اینطوری زیر سوال بردن افراد، هیچ نتیجه ای جز گارد گیری طرف نداره. در وهله اول باید اون رو بعنوان یک “عقیده کار شده” پذیرفت، کار شده منظورم لزوما درست یا غلط بودنش نیست. اینکه از چه طریق دارای اون عقیده شده رو باید از خود فرد پرسید. و بعد سعی کرد باهاش بحث کرد.
اصلا نمیدونم چقدر منظورم رو رسوندم. هم خسته ام و هم خیلی وقت بود ننوشتم. یه جورهایی از مد وبلاگنویسی خارج شدم.
منبع: http://zahra-hb.com/1389/05/self-deception/

آنچه که می بینیم، آنچه که هست!

خیلی اوقات ما حواسمون از اوضاع اجتماعی پرت میشه. گاهی خیلی مثبت اندیش می شیم و گاهی منفی بافی می کنیم. گاهی خیلی روحیه میگیریم و گاهی خودمون رو می بازیم.
اما اینها یه دلیل عمده داره و اون اینه که یه عده ای همیشه صداشون همیشه بلند تر از همه مردم عادی و عوام هست. چه خوبش و چه بدش.
گفتم خوب و بد یاد صحبت های امام خامنه ای افتادم که گفته: این دنیا با همه خوبی هایش می گذرد. همه بدی ها و زشتی هایش هم گذرا است. خونه و پول و ماشین و ثروت و مقام و... و من اونوقت فهمیدم که چرا هروقت آقا هر تصمیمی میگیرد رد خور نداره و درسته. بدون هیچ عیب و ایرادی و از هر منظری که نگاه کنی جامع و کامل هست. اینو بدون اغراق میگم.
در جریان انتخابات 22 هرداد 88 هم همینطور بود. اون آدم ابله که فکر می کرد اگه یه عده ای دارند با هیاهو اسمش رو می برند دیگه همه ملت حرفشون همینه به خودش القای پیروزی کرد و چون پیروزی دکتر احمدی نژاد رو نتونست ببینه گفت تقلب.
کی از توده مردم خبر داره.

"خیلی اوقات انسان مشاهده می کند که توده مردم حقایق را از بعضی از خواص و نخبگان بهتر می بینند و بهتر می فهمند، چون تعلقاتشان کمتر است." سخنان مقام معظم رهبری، امام خامنه ای(مدظله العالی)

خودمون هم باور نداریم که هنوز همون ملت انقلابی سال های 57 هستیم. هنوز ملت رزمنده سال های 60 هستیم.

عشق رهبر

عاشق سید علی خامنه ای
---------------------------------------------------------------------------
تصویر به صورت GIF هست. دانلود کنید و حالش رو ببرید

مولای منتظرم

اشتباه گمان می‌کنیم که تو غائبی؛
آری... تو هستی؛
نمایان‌تر از هر خورشید؛
روان‌تر از هر رود؛
طوفانی‌تر از هر دریا؛
ایستاده‌تر از هم کوه؛

و می‌دانم که در انتظاری...
منتظر این‌که ما بیایم؛
چون ما غائب از امام زمان خویش‌ایم و او حاضر در برابر ما.

اگر من بیایم؛
تو را آماده می‌بینم؛
آماده‌ای که هزار و اندی سال است که لحظه شماری می‌کند برای بیدار شدنم،؛
برای انسان شدنم؛
تا من بیایم، بفهمم، بشناسم و لبیک گویم، ندای حق طلبی‌ات را.

و تو ای مولای منتظرم...
دعا کن تا درک و ادب حضور در پیشگاهت را دریابم.

تبریک عید صاحب الزمان(عج)

میدونید اگه واقعاً به ظهور و منجی ایمان داشته باشید حضرت مهدی ظهور میکنه؟
همه بدبختی هامون سر اینه که ایمان نداریم به حضور مردی که داره ما رو نطاره میکنه.

میلاد منجی عالم بشریت مبارک باد.

افت نمودار جمعیت ایران

توی خبر های امروز داشتم گوش می دادم که افزایش جمعیت ایران یک و خورده ای، فوت و مرگ و میر پنج و خورده ای .
حالا بیا ثابت کن حرف این بنده خدا داش محمود(احمدی نژاد) ما درسته و کارشناسیه و روند افزایش جمعیت ایران روند منفی ای رو داره میگذرونه.
کیه که گوش بده.

اسلام در انیشتین هم تأثیر گذاشت

«آلبرت اینشتین» فیزیکدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله‌ علمی خود با عنوان «دی ارکلارونگ Die Erklarung» (به معنای بیانیه) که در سال ۱۹۵۴ در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان

ترجیح داده و آن را کامل‌ترین ومعقول‌ترین دین دانسته است.

این رساله در حقیقت همان نامه‌نگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتاب‌های شریف نهج البلاغه و

بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی‌شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر

دانشمندان آن را نفهمیده‌اند.

یکی از این حدیث‌ها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می‌کند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می‌خورد و آن ظرف واژگون می‌شود.

اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز می‌گردند مشاهده می‌کنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است».

اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می‌نویسد. اینشتین همچنین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیکی اثبات

می‌کند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» می‌داند: E = M.C2 >> M = E /C2

یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره می‌تواند عینا به تبدیل به ماده و زنده شود.

اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ «بروجردی بزرگ» یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ «حسابی عزیز» یاد کرده است.

اصل نسخه این رساله اکنون به لحاظ مسایل امنیتی به صندوق امانات سری لندن (بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی) سپرده شده و نگهداری می‌شود.

این رساله را پروفسورابراهیم مهدوی (مقیم لندن) ، با کمک یکی از اعضاء شرکت اتومبیل‌سازی بنز و به بهای ۳ میلیون دلار از یک عتیقه‌فروش یهودی خریداری کرد.

دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط‌ شناسی رایانه‌ای چک شده و تأیید گشته است.

منبع

سایه و آفتاب ملت

توی این چند روز گرم تیرماه با چند نفر ملاقات داشتم:
- نفر اولی: چه وضعi مملکته؟ هوا 60-70درجه شده ولی برای اینکه اداره ها رو تعطیل نکنند حاضرk دروغ بگن.
- من: نه بابا. این جوریام نیست.
- نفر دومی: ببین آخرش مملکت رو تعطیل کردند. اینقدر راحت تعطیل می کنند که فروسی پور هم تو گزارشش تیکه انداخت.
- من: آخه توی هوای گرم که بازدهی کاری وجود نداره. همون بهتر که تعطیل باشه مصرف انرژی هم کمتر میشه.
- نفر سومی: خدا پدرش رو بیامرزه اونیو که تعطیلش کرد. تو این گرما جون میده یه هندونه چاک کنی، صفا.

آدم نمیدونه زیر سایه این ملت بخوابه یا به آفتابشون.
«با این همه، ملت با حالی هستیم ها...»

دیشب داشتم شبکه سوم سیما برنامه ای رو می دیدم که در مورد مهار چاه نفت "نفت شهر" بود.
وقتی داشتم می دیدم خودم احساس غرور می کردم از این همه توان ایرانی و جدای از اون روحیه مهندسین و متخصصینی که در دل حوادث دارند خدمت می کنند.
آدم احساس غرور می کند.

اخراج خانم سردبیر از سی ان ان به خاطر یک توئیت!

اخراج خانم سردبیر از سی ان ان به خاطر یک توئیت!

«حالا بیا ببین چه جور از آزادی بیان در ایران انتقاد میکنند و پیشنهاد می دهند.»

* خانم اکتاویا نصر سردبیر بخش خاورمیانه شبکه سی ان ان، یک مسیحی لبنانی االصل هست. چند روز پیش در پی شنیدن خبر فوت علامه سید محمد حسین فضل الله در توئیترش اعلام تاسف کرد. این موضوع باعث شد که اون رو به مقر سی ان ان فرا بخونن. پریسا خسروی (ایرانی) معاون ارشد بخش بین الملل سی ان ان گفته بود که با نصر صحبت کرده و از او خواسته که سی ان ان رو ترک کنه. با اینکه خانم نصر در مورد توئتیش بیشتر توضیح داده، بازم مجبور به کناره گیری از سمتش شد.

پریسا خسروی گفته که:‌ همانطور که می دانید اقدام خانم نصر، واکنشهای تندی را برانگیخته است و خودش نیز قبول دارد که حق نداشته (!) چنین یادداشتی را در سایت سی ان ان قرار بده. خانم نصر بعد از بازتابهای شدیدی که توئیتش داشت در وبلاگش در سایت سی ان ان یه پست گذاشت و نوشت که با اینکه توئیت من کوتاه و نهایتا ۱۴۰ کاراکتر بود، اما بازتابهای شدید و فوری ای داشت و این نشون میده که نباید از ۱۴۰ کاراکتر در مورد مسائل حساس به خصوص در مورد خاورمیانه استفاده کرد. من از کلمات "غمگین" و "احترام" بعنوان یک زن خاورمیانه ای استفاده کردم. فضل الله رهبر معنوی حزب الله شناخته می شد و از روحانیون پیشرو شیعه در مورد احقاق حقوق زنان بود.
توئیت خانم نصر این بود:« شنیدن خبر درگذشت علامه سید محمد حسین فضل الله خیلی ناراحت کننده است، او یکی از بزرگان حزب الله است که من به وی احترام زیادی می گذارم.»

* جالب اینجاست که بدونین حدودا یک ماه پیش هم هلن توماس، با سابقه ترین خبرنگار کاخ سفید رو به دلیل اظهاراتش علیه اسرائیل، بازنشسته کردند! خانم توماس که به مدت ۵۰ سال، خبرنگار کاخ سفید بود، در جواب یه خبرنگار که ازش پرسیده بود: درباره اسرائیل چه فکر می کنی؟ گفته بود: "اسرائیلی ها باید گورشان را از فلسطین گم کنن چون این سرزمین متعلق به اونها نیست. اسرائیلی ها باید برگردن و در لهستان، آلمان ، آمریکا یا هر جای دیگه غیر فلسطین زندگی کنند." بعد از این اظهار تظرات شبکه تلویزیونی cnn با مونتاژ عکس خانم هلن توماس در کنار تصاویر بازیگران فیلم ترسناک به نام zombie (آدمخوارها) سعی کردند که تحقیرش کنند!

* هر دوی این اظهار نظرات واکنش تند و خود-مظلوم-نمایی افراطی اسرائیلی ها رو برانگیخته و در هردوی موارد باعث ترک کار شده. بدون شرح!

یک ایده جدید در فضای مجازی

مدت ها بود که بحث دوستامون این بود که کی وبلاگ داره و چی توی وبلاگ نوشته و چه ظرح هایی با وبلاگش کار کرده.
یه مدت که گذشت، سرو کله این جوامع مجازی پیدا شد.
بحث خیلی داغ شد. وسعت خدمات جوامع مجازی و فروم ها بیش از حد پیش بینی بود. فضایی خیلی دوست داشتنی که وقتی واردش می شدی هر جا رو می دیدی یه لینک جذاب بود درخواست ها و تشکرها و بسیاری چیزهای دیگه که همه تو رو وسوسه می کردند تا یه برای چند ساعتی توی اتاق یا کلوپ on باشی.
ابزار هایی که هر روز توسعه یافتند تا به این کلوپ ها و جوامع مجازی کمک بشه و ما بیشتر مشغول باشیم.
به اشتراک گذاشتن مطالب و عکس ها و حتی لینک ها، ثبت یادداشت های روزانه و عضویت در گروه های متفاوت، فضای رایگان آپلود و مدیریت فوق العاده اکانت.
همه اینها رو گفتم که بگم دوران این کلوپ هم داره تموم میشه. البته نه اینکه دگه برن کنار. خوب همون وبلاگ هم هنوز فعالیت دارند و هر روز هم توسعه بیشتری دارند پیدا می کنند اما بحث اینه که کدوم موضوعش داغ تره و جلب رضایت کدام بیشتر خواهد بود. مشخصه هر طرح و ایده ای که سرعت بالاتر و وسعت بیشتری داشته باشه.

موتورهای جستجو در ارائه ایده جدید پیش قدم شده و همزمان طرح های جدیدی در استفاده سریع از امکانات فضای مجازی ارائه داده اند.

گوگل ابزارهایی هماهنگ همچون google reader ، , buzz, doc و هماهنگی با سایت هایی چون پیکاسا و بلاگر و... جهت اشتراک نام کاربری (open ID) رو در ابزارهای خودش قرار داده. حالا بماند که هر کدوم از این ابزار ها خودش مقالاتی لازم داره تا در مورد گسترگی اش و امکانات جزیی ترش بحث بشه. برای نمونه من قمست هایی از امکانات گوگل ریدر رو میگم.

دیگه لازم نیست چک کنید که سایت های مورد علاقتون چست جدیدی دارند یا نه. شما با کمترین زمان و با سرعتی باورنکردنی می تونید به پست های وبلاگ مورد علاقتون دسترسی داشته باشید. به محض اضاف شدن یک پست شما هم باخبر خواهید شد. حتی شما قادرید هرکدوم از وبلاگ ها یا وب سایت ها رودسته بندی کنید. مثلاً وب سایت های خبری، تفریحی، علمی یا وبلاگ دوستان و...

شما تازه اول کار با گوگل ریدر هستید. وقتی یه پست یا مطلب جدید از یه وب سایت رو می بینید میتونید اون رو بین دوستانتون به اشتراک بگذارید. می تونید به عنوان علاقه مندی اون پست رو دوست (like)داشته باشید. میتونید خودتون یه کامنت برای اون پست بذارید. می تونید اون رو خیلی سریع ایمیل کنید. می تونید اون رو ستاره دار کنید تا در آینده بیشتر استفاده کنید. و می تونید....

همه این امکاناتی که گفتم فقط از گوگل ریدر بود و بقیه ابزارهای گوگل مثل doc که شما میتونید به صورت آنلاین پی دی اف و فایل های ورد رو بخونید رو من توضیح نمیدم.

تازه همه این ابزارها مربوط به گوگل بود. یه سر به بینگ مایکروسافت بزنید و بفقیه ماجرا رو در بینگ هم پیگیری کنید. البته بینگ یه کم سیاسی تره و مثلاً توی جستجوهاش در مورد مسائل ایران اکثراً با مقالات و مطالبی منفی و برعلیه نظام بر می خوریم. ولی خوب. ما ازش استفاده می کنیم چون خودمون هنوز نتونستیم در اون کار کنیم.

بیایید یه یا علی بگیم و گوگل بسازیم. یه bingبسازیم.

http://www.rasekhoon.net/weblog/Post_Edit.aspx?PostID=77896

پیامبر کربلا

خیلی وقته که میرم هیئت و پای رضه های میشینم. از حضرت زینب زیاد شنیدم. از همه اصحاب کربلا. از همه اهل بیت. اما توی یکی از همین جلسات اخیر بود که با یه حس عجیبی، عمق مصائبی که بر سر حضرت زینب(س) اومده رو درک کردم.
درک کردن یک مسئوله مجهول خیلی دشواره. شاید من بابت شناخت یه مسئله یا الگوریتم توی درس هام، چنید شاعت یا بعضی وقت های چنید روز فکر کردم و روش کار کردم. برای چی؟ برای یک الگوریم ساده.
حالا شما جای همه آدم هایی که میروند و میرویم پای این منابر و روضه ها. این همه از رشادت های حضرت عباس می گویند. والله من هنوز درک نکرده ام. این همه از شهامت و عدالت علی می گویند. اگر زره ای از سجایای آن حضرت را پی برده باشم.
اما حالا که توانسته ام گوشه ای از زندگی حضرت زینب را درک کنم خیلی خوشحالم.
بزارید برای همه عاشقانش بگم موضوع چیه.
شما نگاه کنید به کودکی زینب. چقدر از کودکی حضرت می دونید؟ اون دورانی که امیرالمومنین رو خونه نشین کردند و بلاهای زیادی به سر ایشون آوردند. شهادت حضرت فاطمه(س). مصائب و شهادت امام حسن(ع). بعد از اون هم واقعه کربلا. در خود کربلا، شهادت بسیاری از خانواده و اقوام و خویشان اش. شهادت برادر نازنین اش حسین. شهادت عباس. دوری اکبر و اصغر. زاری بچه ها و اطفال. بیماری علی بن الحسین امام زین العابدین و... . شام و کوفه دربار یزدید و شراب. برگشت به کربلا و مشاهده دوباره صحنه های جنگ و پیکار. و خیلی خیلی چیزهای دیگه که یادم نمیاد و حتی بلد نیستم.
حالا شما نگاه کنید بعد از این همه مراحل سخت زندگی از ابتدا تا کنون و اوج اون در کربلا، خانوم زینب(س) میگه:
" ما رأیت الا جمیلا" چیزی جز زیبایی ندیدم.
یک انسان به خصوص یک زن چه روحیه ای باید داشته باشد تا در نهایت درد و غم این جمله را نه از روی ظاهر که از صمیم قلب می گوید.
دیگه چیزی برای گفتن ندارم.

همه سایت هایی که عضو هستیم تنها با یک پسورد امن

openIDبه شما اجازه می دهد تا با استفاده از حساب های کاربری متفاوتی که در سایت های مورد علاقه تان دارید، تنها با یک کلمه عبور دسترسی داشته باشید.
فناوری های جدید در عرصه وب روز به روز در حال گسرتش اند و ما از آنها عقب مانده ایم. نمونه اش همین ایده ی OpenID که در سال 2005 به راه افتاده. من تا حالا وب سایتی رو ندیدم که از این ایده استفاده کنه. شاید شما هم اصلاً ندونید موضوع چیه! اشکال نداره. من هم تازگی ها با اون آشنا شدم. اما OpenID چیه؟
شما به راحتی میتوانید اطلاعاتی مانند پست الکترونیک، نام و نام خانوادگی رو با استفاده از این ایده بین وب سایت هایی رو که هر روز می بینید مثل انجمن ها و جوامع مجازی مشترک کنید. حتی می تونید اطلاعاتی که قراره اشتراک داده بشه برای این سایت ها رو تفکیک کنید و خودتون انتخاب کنید.
با این وضعیت شما کافیه با کلمه عبور، وارد انجمن یا اتاق گفتگو مورد علاقتون بشید. کلیه اطلاعاتی رو که لازم بشه(قبلاً خودتون اشتراک گذاری کردید) وب سایت تصدیق کرده و نیاز به وارد کردن دوباره مشخصات و نمایه(profile) نخواهد بود.
شاید بپرسید چه کسی یا موسسه ای متولی این کار شده؟
هیچ کس. در تابستان سال 2005 "انجمن متن یاز" تلاش کرد مشکلی را که قبلا تکنولوژی های شناخته شده نتوانسته بودند حل کنند رو حل کنه. OpenID نامتمرکز است و کسی مالک اون نیست. بنیاد OpenId از طرح حمایت و مراقبت و پشتیبانی میکنه و نیز برای سایت هایی که درخواست داشته باشند، بررسی قانونی و مجاز بودن رو انجام میده.

خداحافظ دسته شوکی

کینکت، ابزار تشخیص حرکت مایکروسافت برای بازی‌های رایانه‌ای اواسط پاییز امسال در درسترس خواهد بود اما این شرکت ایده‌های تازه‌ای برای استفاده از آن در حین جراحی، بهبود سیستم‌های امنیتی یا مراقبت از سالمندان دارد

پس از مدت‌ها انتظار بالاخره پروژه ناتال، فناوری تشخیص اجزای بدن و حسگر حرکتی مایکروسافت با نام تازه کینکت در نمایشگاه سرگرمی‌های الکترونیک امسال، ای‌تری 2010 در لوس آنجلس نهایی شد. کینکت یک افزونه تازه برای کنسول‌های بازی ایکس‌باکس 360 است که روی این کنسول‌ها سوار خواهد شد تا به بازیکنان اجازه دهد نقش کنترلر دستگاه را به عهده بگیرند: با حرکت دست شما دست شخصیت بازی به حرکت درمی‌آید و با بالا‌و‌پایین پریدن او هم شروع به حرکتی هماهنگ خواهند کرد.

هنگامی که مایکروسافت اعلام کرد تصمیم دارد با رونمایی این پروژه دنیای بازی‌های رایانه‌ای را تحت‌الشعاع قرار دهد، بسیاری از دوست‌داران بازی‌ها به موفقیت این پروژه شک کردند.

اما به گزارش نیوساینتیست حسگرهای عمقی که می‌توانند حرکات بدن را به شکل مکعب‌های 4‌سانتیمتری و هر 10‌میلی‌ثانیه یک‌بار ارزیابی کنند و برای این کار تنها به حدود 10 تا 15‌درصد از منابع کامپیوتری ایکس‌باکس نیاز خواهند داشت، می توانند ابزار کمکی خوبی برای بازی باشند. این اعداد علاوه بر این می‌توانند از نگرانی بسیاری از دوست‌داران بازی‌ها که نیاز کینکت به حجم بالایی از منابع کامپیوتری ایکس‌باکس 360 را باعث کاهش کیفیت بازی‌ها می دانند تا حد زیادی بکاهند.

موفقیت و عدم‌موفقیت عملی این ابزار را پس از ورود آن به بازار بازی‌های کامپیوتری در چند ماه آینده ارزیابی خواهیم کرد اما در هر حال کینکت نقطه آغاز ابزارهای رایانه‌ای بدون نیاز به کنترل است و آنطور که به نظر می‌رسد با اضافه شدن الگوریتم‌های تشخیصی پیشرفته می‌تواند وظایف باارزش دیگری را نیز به عهده بگیرد.

ابزار کمکی برای جراحان
جیمی شاتن از مرکز تحقیقات مایکروسافت در کمبریج، انگلستان می‌گوید: «من امیدوارم در آینده نزدیک شاهد کاربردهای تازه‌ای برای این ابزار باشیم. ما در حال‌حاضر داریم سخت روی کاربردهای تازه کار می‌کنیم».

بدون‌شک بازی‌ها انگیزه ابتدایی ساخت چنین ابزاری بوده‌اند اما مایکروسافت با نیم نگاهی به آینده تلاش می‌کند کینکت را به ابزاری برای کمک به جراحان تبدیل کند. تلاش می‌شود با ایجاد تغییراتی این ابزار امکان دسترسی این گروه را به پرونده‌های پزشکی در حالی که مشغول جراحی هستند فراهم کند -بدون استفاده از دست- یا ابزار کمکی تازه‌ای برای برنامه‌های نمایش اسلایدها در حین سخنرانی باشد یا جزیی از سیستمهای نظارت هوشمند شود.

شاتن می‌گوید: «این فناوری می‌تواند در سیستم امنیتی خانه‌ها مورد استفاده قرار بگیرد. کینکت می‌تواند دوستان خانوادگی یا حرکت حیوانات را از یک فرد ناآشنا کاملا تشخیص بدهد. این ابزار علاوه بر این می‌تواند به عنوان یک سیستم نظارت از راه دور برای مراقبت از سالمندان مورد استفاده قرار گیرد یا با به کارگیری کمی اطلاعات اولیه شرایط فرد را از لحاظ حرکتی و سطح فعالیت ارزیابی کند».

« ما به یک الگوریتم برای توسعه برنامه‌های کاربردی کینکت نیاز داریم اما مسئله دیگری هم وجود دارد، اینکه چقدر داشتن دوربینی که روی افراد نظارت دائمی دارد از از لحاظ اجتماعی قابل‌قبول است».

با دقتی در حد میلیمتر
الگوریتمهای شناسایی بخش‌های گوناگون بدن فرد و حرکات آنها در کینکت به کمک میلیون‌ها تصویر واقعی و کامپیوتری بهبود پیدا کرده اند. تمرکز فعلی این الگوریتم‌ها روی حرکات و اجزایی از بدن است که بیشتر در بازی‌ها کاربرد دارند اما این الگوریتم‌ها قابلیت شناخت وضعیت‌های جدید و حرکات تازه را نیز دارند.

شاتن می‌گوید: «این ابزار امکان دستیابی توسعه‌دهندگان را به 20 مفصل اسکلتی در حالت سه‌بعدی فراهم می‌کند که می‌تواند برای هر یک وضعیت‌ها یا حرکات گوناگونی تعریف شود».

کیفیت دوربین فعلی و محدودیت‌های سختافزاری دقت کینکت را محدود کرده‌اند اما شاتن امیدوراست با بهبود دوربین‌ها و ابزارهای محاسباتی دقت تشخیص حرکتی کینکت به حد میلیمتر برسد و این ابزار بتواند موارد استفاده بیشتری را به خود اختصاص دهد. مطمئنا نمی‌شود اهمیت وضوح بالاتر را در چنین ابزار کنترلی زمانی که برای انجام کارهای حساس به کار گرفته می‌شود، نادیده گرفت.

جان اندرکافلر، محقق ارشد ابلانگ اینداستریز می‌گوید: «زمانی که فضا تبدیل به واسط کاربری می‌شود، هر حرکت کوچکی حائز اهمیت است». او معتقد است کینکت را می‌توان بخشی از کامپیوترهای آینده به شمار آورد. رایانه‌هایی که قادر به درک انسان و واکنش متقابل هستند.

آنها می‌توانند به خلق پروژه‌های حقیقی‌یی در دنیای مجازی کمک کنند که هزاران انسان تنها با به کارگیری دست‌های‌شان در آن مشارکت خواهند داشت، به کمک آنها کنترل‌ها را کنار خواهیم گذاشت و بدون آسیب‌های بدنی ناشی از کاربرد صفحه کلیدها و ماوس‌ها به درک تازه‌ای از فناوری خواهیم رسید.

خواست مردم

خیلی وقت از رخدادهای سیاسی که نقریباً همه مردم توی اون دخالت داشتند نمیگذره. خاطرات تلخ و شیرین انتخابات دهم ریاست جمهوری و فتنه ها و رویدادها و... .
خوب هرکسی رأیی داد و هرکسی شخصی رو انتخاب کرد اما سوالات بعد از آن شروع می شود؛ چرایی 18 بیانیه؟ آتش زدن و اخلال نظم عمومی، توسط کی؟ اراذل و اوباش. حمایت های اطلاعاتی و رسانه ای رسانه های ضد ایرانی و ضد انقلاب که همه اونها رو میشناسیم از فردی خاص که من حاضر نیستم اسم اون کثیف رو ببرم. زیر سوال بردم ارگان های اساسی کشور مثل وزارت کشور، قوه قضاییه، سپاه و بسیج و... .
میخوام این رو بگم که چرا خیلی از این آدم هایی که شبانه روز در تلویزیون و در تریبون ها بر علیه اونها صحبت میشه مثل حتی آقای هاشمی و خیلی های دیگه محاکمه قضایی نمیشن؟
بعد از جریانات انتخابات مقام معظم رهبری(مدظله) فرمودند روشنگری کنید. برای چی؟ برای اینکه مردم باید بفهمند که موضوع چیه و خودشون محاکمه کنند. فکر میکنید انقلاب چه جوری شکل گرفت؟ وقایع دوران جنگ(نه فقط خود جنگ، مثل موضوع بنی صدر و ترور ها و صحبت ها علیه شهید بهشتی در جامعه و...) و بعد از اون این مردم بودند که مرکز تصمیم گیری مملکت بودند. فکر نمیکنید این اصل مردم سالاری و جمهوری بودن است؟
خوب یه عده که دین زده می خوان این موضوع رو بپیچونند. یعنی چی؟ مشخصه. از این مردم سالاری، از این جمهوری، اسلامیت رو جدا کنند. بگذریم که یه عده تند رو وجود دارند که اگر اسلامیت رو هم بخواهند، فراتر از حد لزوم بر شیعی یا حتی سنی بودن خود تأکید می کنند.
از کجا بفهمیم خط راست کجاست؟ ولایت و عدم خطی-سیاسی بودن. بدون هیچ تعصبی به واقعیت ها نکنیم.
فکر می کنید چرا خیلی از مشکلات در مملکت ماست؟ چون خیلی ها نگذاشند مردم مسئولین را استیضاح کنند.
بیاییم واقعاً مسئولین را استیضاح کنیم. ساختار شکنی نکنیم. به کسی حمله نکنیم. تهمت نزنیم. ایرانی باشیم و مسلمان باشیم.

Drop Box

Drop Box را به جرات می توان بهترین سرویس دهنده فضای آنلاین خطاب کرد. با استفاده از این سرویس می توانید به سرعت و سادگی از فایلهای خود نسخه پشتیبان تهیه کنید و همیشه هم به این فایلها دسترسی داشته باشید. اما نباید به این سرویس هم مانند سرویسهای دیگر ذخیره سازی آنلاین محتوی نگریست. در این نوشته به شما کاربردهای بسیار هوشمندانه تری از این سرویس را نشان خواهم داد.

1. از امکان ساخت فولدرهای اشتراکی به عنوان ابزاری برای کار های گروهی استفاده کنید.

در Drop Box شما امکان ساخت فولدرهای اشتراکی را دارید. برای ساخت یک فولدر اشتراکی از برگه Files گزینه Share a folder را انتخاب کنید. حالا از پنجره باز شده می توانید یک فولدر موجود را به اشتراک بگزارید یا اینکه یک فولدر جدید بسازید. پس از انتخاب گزینه مورد نیاز خود بر روی Next کلیک کنید. حالا در این پنجره می توانید آدرس ایمیل افرادی را که می خواهید این فولدر را برایشان به اشتراک بگزارید را وارد کنید. حالا آنها با قبول دعوتنامه شما در اکانت Drop Box خودشان این فولدر و محتویات آنرا خواهند دید.
بسیار خوب، با اینکار شما به راحتی می توانید فایلهای کاری خود را در این فولدر ذخیره کنید و بدین ترتیب همه همکاران شما هم که به آنها نیاز دارند به آنها دسترسی دارند و می توانند آنها دیده و ویرایش کنند و هر بار که تغییری در این فایلها ایجاد می شود در عرض چند ثانیه فایلهای به روز شده در اختیار همه قرار می گیرد. اگر هم فایلی اشتباهی پاک شود می توانید با استفاده از امکانات موجود در برگه Events آنها را بازیابی کنید.

2. فولدر My Documents خود را تبدیل به فولدر Drop Box کنید

همانطور که می دانید با نصب نرم افزار Drop Box یک فولدر بر روی رایانه شما ساخته می شود که به اکانت شما در سایت Drop Box متصل است و هر فایلی را در آن کپی کنید به اکانت شما در سایت منتقل می شود. حالا بعضی از کاربران از اینکه مجبورند هر بار فایلها را از فولدر My Documents خودشان به فولدر Drop Box منتقل کنند اظهار نارضایتی می کنند. برای این مشکل هم راهکار ساده ای وجود دارد و ن اینکه شما می توانید مسیر پوشه My Documents خودتان را تغییر دهید، به طوریکه مسیر آن همان مسیر فولدر Drop Box باشد. بدین ترتیب با کپی کردن فایلها در فولدر My Documents به صورت خودکار آنها در فولدر Drop Box ذخیره خواهند شد. برای اینکار در ویندوز های ویستا و سون بر روی فولدر My Documents راست کلیک کرده و مسیر موجود در قسمت Location را به مسیر فولدر Drop Box تغییر دهید. در ویندوز XP همین کار را انجام دهید ولی مسیر نوشته شده در مقابل عبارت Target را تغییر دهید.

3. صفحه مناسبی برای دسترسی با موبایل بسازید

از آنجا که Drop Box برای فایلهای ذخیره شده در Public Folder یک آدرس وب در اختیار شما قرار می دهد می توانید یک صفحه HTML ساخته و آن را در این فولدر ذخیره کنید و هر بار رفتن به آدرس این صفحه، کدهای HTML لود می شود. حالا می توانید با دانش HTML خود یک صفحه شروع مناسب برای خود طراحی کنید و هر بار که مرورگر خود را باز می کنید گشت در اینترنت را از این صفحه شروع کنید. از این امکان می توان استفاده های بسیاری کرد و یکی از اصلی ترین آنها ساخت یک صفحه برای گوشی همراه است. به این شکل می توانید از هر جای دنیا با گوشی همراهتان گشت و گزار در وب را از همین صفحه شروع کرد.

4. دانلود کردن را از هر جایی از دنیا شروع کنید.

به جای اینکه ساعتها منتظر بمانید برای برگشتن به خانه و شروع دانلودها می توانید تورنت خود را طوری تنظیم کنید که فولدر Drop Box را اسکن کند. بدین ترتیب می توانید از راه دور فایل تورنت را به فولدر Drop Box خود اضافه کنید. با این کار کلاینت تورنت شما به صورت خودکار با یافتن این فایل شروع به دانلود می کند. بسیاری از کلاینتهای تورنت پیشرفته مانند uTorrent از این امکان پشتیبانی می کنند.

5.کلکسیون فایلهای موسیقی خود را همیشه همراه داشته باشید و همیشه به آنها گوش دهید.

اگر از دوستداران موسیقی هستید می توانید تمام فایلهای موسیقی خود را به Drop Box منتقل کنید. بدین ترتیب می توانید همیشه و از پای هر کامپیوتری به کلکسیون فایلهای موسیقی خود دسترسی داشته باشید. اما نکته جالب اینجاست که می توانید از طریق Drop Box به همه این فایلها گوش دهید. این یعنی گوش دادن به فایلهای موسیقی از طریق هر دستگاهی که به وب متصل است.

6.نرم افزارها را از راه دور اجرا کنید.

گاهی اوقات لازم می شود برنامه ای را از راه دور بر روی یک کامپیوتر اجرا کنید. برای این کار می توانید از Drop Box و Auto Hotkey استفاده کنید. Auto Hotkey یک پروزه متن باز برای ویندوز است. برای استفاده از این نکته باید آنرا دانلود کنید. پس از دانلود یک فایل با پسوند ahk ساخته و متن زیر را درون آن تایپ کرده و فایل را در فولدر Drop Box ذخیره کنید.
Loop
{
Sleep, 300000
Reload
}
کار این اسکریپ این است که خودش را هر سیصد هزار میلی ثانیه (هر 5 دقیقه) یک بار اجرا می کند. حالا یک Shortcut از این فایل را در فولدر Startup ویندوز کپی کنید تا با هر بار اجرا شدن ویندوز این فایل اجرا شود. از آنجا که این فایل در فولدر Drop Box قرار دارد شما می توانید از هر جایی به آن دسترسی داشته باشید. حالا فرض کنید در محل کار هستید و می خواهید برنامه ای را بر روی رایانه خود در منزل اجرا کنید و کسی هم در منزل نیست که به شما کمک کند. (رایانه منزل باید روشن و به اینترنت متصل باشد). از رایانه خود در محل کار به Drop Box متصل شوید و فایلی را که در بالا شرح دادم را باز کنید (با Notepad ) و مسیر فایل اجرایی برنامه را قبل از Loop درون فایل وارد کنید:
Run, C:\Program Files\Mozilla Firefox\firefox.exe
Loop
{
Sleep, 300000
Reload
}
به محض این که تغییر را در فایل دادید این فایل در رایانه منزل شما هم به روز می شود و فایل پس از 5 دقیقه اجرا می شود و برنامه را اجرا می کند. پس از گذشت 5 دقیقه باید دوباره فایل را باز کنید و خط اجرای دستور را پاک کنید تا برنامه دوباره اجرا نشود. البته می توانید در اول خط اجرای دستور ; را قرار دهید زیرا Auto Hotkey خطوطی را که با ; شروع می شوند را اجرا نمی کند.
پیش نهاد می کنم یک فایل بسازید با دستور اجرای برنامه های مختلف و در اول هر خط هم ; را قرار دهید. بدین ترتیب هر بار که لازم شد برای اجرای یک برنامه کافی است علامت ; را از ابتدای خط پاک کنید.

7. کامپیوتر خود را بپایید

اگر دوست دارید از راه دور کامپیوتر خود را بپایید و بدانید آیا کسی با آن کار می کند یا نه؟ و یا وقتی شما نیستید چه کاری با رایانه شما انجام می شود می توانید از Drop Box استفاده کنید. برای خواندن شرح کامل این ماجرا می توانید این مقاله را که در وبلاگ نگهبان منتشر شده بخوانید.

اگر هنوز در Drop Box عضو نشده اید توصیه می کنم همین الان عضو شوید و از این امکانات استفاده کنید.

اولین پست من توی وبلاگ

سلام به همه برو بچه های ایران
اومدم تا یه کار تازه انجام بدم. البته برا خودم. یعنی دلم میخواد یه جایی حرف هام رو بزنم. آخه خیلی از آدم هایی که نتونستند حرفشون رو بزنند یه روزی به صورت دیگه ای (البته بد) بروز میدن.
برای اولین پست دوست دارم از خود گوگل شروع کنم.
پست بعدی رو حتماً ببینید...
یا علی